کلمات من

کـلمه های پر از هیجان ذهـن مـن

کلمات من

کـلمه های پر از هیجان ذهـن مـن

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیدن» ثبت شده است

شب به امید دیدن تو
برایم روشن است
اما چه فایده
نمی بینمت!
وقتی دلم تاریک است ...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۶ ، ۰۲:۰۲
صالحون

نمی شود که نمی شود!
مگر می شود او را ندید وقتی همه جا از او پر شده؟
اصلا من خود را به نخواستن بزنم ...
چشم هایم را وادار به ندیدن کنم ...
دل را چه کنم؟!
تو بگو راهی هست؟!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۱۴
صالحون

این روزها که بیشتر ندارمت
حس نبودنت
بد عذاب آور شده برام ...
کمی برای من باش!
فقط کمی ...
دیدنت انگار معجزه نیاز دارد
آیا من پیامبر خوبی برای معجزه کردن هستم؟
:(

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۰۴:۰۲
صالحون