کلمات من

کـلمه های پر از هیجان ذهـن مـن

کلمات من

کـلمه های پر از هیجان ذهـن مـن

۹ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

شب به امید دیدن تو
برایم روشن است
اما چه فایده
نمی بینمت!
وقتی دلم تاریک است ...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۶ ، ۰۲:۰۲
صالحون

در این روزهای سرد پاییزی
فقط خاطرات نوشیدن
فنجان های گرم چای
تو را در ذهن من
نمایش خواهند داد ...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۶ ، ۰۳:۲۱
صالحون

شاید علت آفریدن جمعه ها این بود
که من تنها بودن را حس کنم
به فکر با تو بودن بیافتم
و تو را جستجو کنم ...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۶ ، ۰۹:۲۶
صالحون

همه نامه هایم
در اعماق چاه
سکونت دائمی پیدا کردند ...
از وقتی
آدرس تو را گم کرده ام!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۶ ، ۰۱:۰۶
صالحون

به نظرت تو
در دنیا
جایی هم هست
که نشود نفس کشید؟
تو اگر کنارم باشی
آنجا هم نفس کم نخواهم آورد ...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۶ ، ۰۱:۰۲
صالحون

دنیا را می بینی؟
شده یک قاب عکس
هر کجا رو که می نگرم
چشم هایم
فقط تو می بینند و بس!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۶ ، ۰۱:۰۰
صالحون

دوباره پاییز شد و مسابقه بین
برگ های درختان و اشک های من
آن هم ، هنگام به یاد آوردن نام تو
شروع شد ...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۶ ، ۰۰:۵۸
صالحون

ای کاش من هم
راهی کربلا می شدم ...
آنوقت می نوشتم :
رفیق ... رفتنی شدم
هر چه دارم گذاشتم
و تنها دلم را با خود میبرم ...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۶ ، ۰۰:۵۳
صالحون

بین من و تو
تنها یک پل قرار گرفته
به اسم فاصله
کاش
من فرهاد بودم
و
این پل قابل شکستن ...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۶ ، ۰۵:۵۴
صالحون