من و شب ...
و صدای چک چک قطرات آب ...
تو و یک لیوان قهوه داغ
برای من
ممنون از تو و شب و صدای آب!
من و شب ...
و صدای چک چک قطرات آب ...
تو و یک لیوان قهوه داغ
برای من
ممنون از تو و شب و صدای آب!
چقدر زیبا میشه
اون لحظات آخر ، نزدیک اذان
وقتی لیوان آب رو می بینی ...
روزت و با روضه ارباب باز کنی ...
پ ن :
فقط بگو سلام بر لب تشنه حسین علیه السلام
خدایا ...
توی این ماه
تشنگی ام رو به خودت زیاد کن نه به آب ...
پ ن :
راستی تا حالا تشنه خدا شدی؟
شیر آب و بست و رو به سمتش کرد وگفت :
"با همین کاسه پشت سرم آب بریز
این دفعه برم دیگه من و نمی بینی ها ... !"
رفت ...
تا الان ، مادر اون کاسه رو نگه داشته
و بچش هنوز نیومده ...